leave it to me Keep moving forward |
|||||||||||||||||
سه شنبه 14 آبان 1392برچسب:, :: 18:19 :: دستای کوچولوی : ♫ ♪ لوچیا آنا-go go tomago♪ ♫
همین طور داشتن میرفتن همه توی حال معمولی بودن جز میرنا برای میرنا اصلا عادی نبود روزی توی همچین سرزمینی بیفتد!! کریستال:میرنا چت شده؟!!!!! میرنا:راستش اصلا باورم نمیشه فکرشم نمیکردم یه روز توی همچین سرزمینی دیده شم! آورورا:و این که با یه فرشته کوچولو روبه رو شی؟!! میرنا:Like!!!! کریستال:خب از این عجیب تر هم هستن تو اونا رو هنوز ندیدی صبر کن!! میرنا:واییی نه تو رو خدا!!!! فیلیز:بس کنین هرسه تاتون!!!! میرنا/کریستال و فیلیز هم چون میدونستن فیلیز از همشون بزرگتره و باید به حرفش گوش کنن گفتن:ببخشید!! فیلیز: توی راه کریستال:وایی هوا خیلی سرد شده ها!!!!!! میرنا:میخواستی تو هم لباس گرمتر بپوشی!!! کریستال: فیلیز:میگم بهتره بریم به اون کتابخونه!!! توی کتابخونه کریستال یه دفعه دستشو محکم گذاشت روی شونه میرنا و گفت:میدونی میرنا خوب که فکر میکنی میفهمی افسانه ها و رازهای این سرزمین خیلی شگفت انگیزتر از دنیای واقعیه!!!! میرنا:واقعا!!! کریستال:مثلا ملکه لائورا که همون معروف به زن مرموزه!! میرنا:واقعا زن مرموز؟!!!!! کریستال:خب میدونی برای این که رازای این سرزمین رو بدونی باید خونواده سلطنتی رو بشناسی!که معروف ترینشون ملکه لائورائه راستش اون چندتا آقایون رو دیدی اومده بودن و خواستن اذیتت کنن راستش دشمنی اونا هم با سرزمین دریم ملودی سر همین ملکه لائورائه و هیچ کس هم دلیلشو نمیدونه به خاطر همین بهش میگن زن مرموز!!! میرنا:واقعا!!چه داستان جالبی!تو دیدیش؟ کریستال:نه از نزدیک ندیدمش ولی عکسشو دارم بعدا بهت نشون میدم!!! توی راه فیلیز چشمش به گوشه ای از کتابخونه افتاد. فیلیز:آههه آورورا:اومممم فیلیز چیزی شده؟ فیلیز یه طوری شده بود انگار توی خاطرات فرو رفت موقعیت/شش سالگی فیلیز فیلیز:لطفا!!اونو بهم بدینش!!! دوتا پسر کیف فیلیز رو از دستش گرفته بودن و نمیذاشتن فیلیز پسش بگیره یکیشون گفت:تو فکر میکنی فقط چون ثروتمندی میتونی همه این مداد رنگی ها و کیفتو پس بگیری؟ اون یکی گفت:راست میگه دخترای پولدار همشون همین طورین!! فیلیز:ولی!!ولی!!من!! یکیشون گفت:بهتره تا بابا جونش نرسیده از اینجا بریم و بعد دویدن رفتن بدون این که کیف رو پس بدن!!!! فیلیز:نهههههه بعد با ناراحتی روی زمین نشست به دیوار تکیه داد و گریه کرد! موقعیت/توی کتابخونه فیلیز:آخخخخخخ میرنا:اوهمممممم فیلیز!!!! چیزی شده؟!! فیلیز:اون موقع توی همین کتابخونه بودم!! میرنا:چیییییی؟!!!!! فیلیز:اومممم هیچی داشتم به قاب عکس مامان و بابام نگاه میکردم! کریستال:میتونیم ببینیمش؟ فیلیز:اوهوم بفرما!!!! بعد قاب عکسی درآورد و به بقیه نشونش داد! آورورا:وایی مادرت چقدر خوشگل بوده!!!! فیلیز:خوشگل بود ولی الان که خیلی وقته مرده! میرنا:وایی! فیلیز: میرنا و کریستال کمی دورتر شدن که یه دفعه صدای شکسته شدن در اومد!!!! دیدن همون چندتا مرد ها بودن!!! سائولار:عصر بخیر خانم هاچینسون!! میرنا:چی چی اونا اسم منو از کجا میدونن کریستال:اونا به هرجوری که شده همه چیو میفهمن!!!! شوناک:این دفعه نمیذارم از دستم فرار کنی!!!! کریستال:میرنا برو!!!! میرنا کمی عقب رفت!!!!! کریستال به سمت سائولار دوید سائولار:برو عقب دختره خل و چل!! و با یه ضربه کریستال رو به عقب پرتاب کرد. میرنا:کریستال!!! کریستال به سمت میرنا پرت شد بعد هردو باهم به سمت دیوار پرت شدن. آورورا بالای سرشون اومد و گفت:ششما حالتون خوبه؟!!!!! شوناک:خب میبینم که اون فرشته کوچولوهم همراتونه دیگه بهتر از این نمیشه و به طرفشون دوید ولی تا رسید فیلیز درحالی که بازوهاشو باز کرده بود اومد جلو!!! سائولار:ببینین دختر خانم ما وقت این کار هارو نداریم پس یه خانم متشخص باشین و مثل آدم برین کنار!!!! فیلیز:هرگز این اتفاق نمیفته!!!! شوناک:هانن!!!! فیلیز:دوستی ها هیچ وقت از بین نمیرن و هیچ وقت همو تنها نمیذارن! شوناک: فیلیز:اوراق قرضه ما ابدی است! سائولار:تو چطور جرئت میکنی!!! شوناک دوید به طرف فیلیز!!!! فیلیز:من میدونم تو کی هستی و از کجا میای!ولی اگه به فکر از بین بردن قرضه دوستای من هستی!باهات میجنگم!!! میرنا کریستال و آورورا: بعد فیلیز یه چیزی شبیه چنگ درآورد و تغییر شکل داد!!! کریستال: میرنا:اون تغییر شکل داد!!!! she...transformed خب اینم از این قسمت امیدوارم حال کرده باشید سه سئوال 1-شما دوست دارین نفر بعدی که تغییر شکل میده کی باشه؟ 2-شما از تغییر شکل فیلیز خوشتون اومد یا حسودیتون شد یا دوست داشتین کس دیگه ای باشه؟!!! 3-درمورد همین ملکه لائورا (زن مرموز)یه خرده فکر کنید و نتیجشو بهم بگین! نظرات شما عزیزان:
1.اوممم مثلا کریستال باشه
2.نمیدونم عکساش نمیومد برای همین نمیتونم جواب بدم.میتونی با یه سایت دیگه آپلود کنی؟؟؟ ![]() 3.اوممم ممکنه زن خوبی باشه و به احتمال خیلی کم شاید مامان میرنا باشه ![]() پاسخ:ممنون که نظراتت رو میگی VAMPIRE GIRL
![]() ساعت3:22---9 تير 1393
مثل همیشه علی بود
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() 1- میرنا ولی نمیتونه بده. 2- نه بابا چی کار به فیلیز دارم؟؟؟ 3- یه زنه ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
سلام..
التین چرا نیستی؟ چرا نمیای دوباره بحرفیم؟ راستی اگه یه وقت خواستی که لباس میرنا(تغیر شکلش)یا لباس های بقیه برق بزنه(اکلیلی باشه)بیا به خودم بگو برات حتما با فتوشاب درستش می کنم.. به نظرم اکلیلی ناز تره.. حالا با خودته بای پاسخ:لباس تغییر شکلش روی بالابرمه! نگین استلا
![]() ساعت13:59---20 آبان 1392
خیلی باحال بود
ولی اگه ناراحت نشی ای کاش اینقدر تخیلی نبود قبلا خیلی قشنگ تر بود ولی هنوزم قشنگه جواب سوالا کریستال تغییر شکلش عالی بود من فک کنم با میرنا یه ارتباطی داشته باشه پاسخ:ممنون
چه عالی حالا هیجان انگیز تر شد..
جواب سوال هات: 1-کیریستال 2-نه 3-من چه میدونم!!! پاسخ:من چهمیدونم نگو فکر خودتو بگو
like!
میرنا. خوشم اومد. فکر کنم ارتباط مستقیم با فیلیز یا میرنا داشته باشه!(لائورا). ![]() ![]() پاسخ:باشه مرسی جواب دادی
موضوعات آخرین مطالب همسایه ها
![]() ستاره رویایی وب
|
|||||||||||||||||
![]() |